یکى از صالحین به فرزند خود گفت: یک خواسته ای از تو دارم. پسر گفت: هر چه شما بفرمائى اطاعت مى کنم.
پدر گفت: فردا، از هنگام خارج شدن از خانه، تا شب که به منزل مى آئى، هر حرفی که زده ای، و هر کاری که انجام داده اى برایم نقل کن. پسر هم قبول کرد.
پسر شب که آمد شروع به نقل کرد، تا رسید به حرفهاى زشتى که زده بود و کارهاى ناروائى که انجام داده بود، از پدر خجالت کشید که بگوید. دست پدر را بوسید و گریه کرد و گفت:
پدر جان! خجالت می کشم! از این خواسته بگذر! غیر از این مورد، هر خواسته ای داشته باشی اطاعت مى کنم!
پدر گفت: اى پسر، من که بنده ضعیف و عاجزم از من خجالت مى کشى، ولى فرداى قیامت در محضر رب العالمین چه خواهى کرد؟! این موضوع و نصیحت، باعث توبه پسر گردید.
امیرالمومنین علی(علیه السلام) در نهج البلاغه مى فرمایند:
کارى که مى خواهى انجام دهى، حرفى را که مى خواهى بزنى، چنان باشد که فردا بتوانى آن را بخوانى.